کد مطلب:125592 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:275

لوای حسین
دلم شكسته و مجروح و مبتلای حسین

طواف كرد شبی گرد كربلای حسین



شكفته نرگس و نسرین و سنبل تر دید

ز چشم و جبهه و جعد گره گشای حسین



طراز طره ی مشكین عنبرافشانش

خضاب كرد به خون، خصم بی وفای حسین



بجای غالیه بر روی خاك خون آلود

كمند غالیه سیمای مشكسای [1] حسین



ز حلق تشنه ی او رسته لاله ی سیراب

ز خون كه موج زد از جانب قفای حسین



قدر چو واقعه ی كربلا مشاهده كرد

ز چشم، چشمه ی خون راند بر قضای حسین



سپهر شیشه ی شامی پراشك یاقوتی

كه آب می طلبد لعل جانفزای حسین



نشسته بر سر خاكستر آفتاب مقیم

كبودپوش بسوك از پی عزای حسین



جمال روشن خورشید را غبار گرفت

كه در غبار نهان شد مه لقای حسین



بروز معركه چون پای در ركاب آورد

سوار ابلق دوران نداشت پای حسین



بسوخت شامی ملعون چو دیو از آتش نجم

ز برق صاعقه ی تیغ جان ربای حسین



حسین جان گرامی فدات امت كرد

سزاست امت اگر جان كند فدای حسین



بروز حشر ببینی بدست پیغمبر

كلید گنج شفاعت به خونبهای حسین



حسین را تو ندانی خدای می داند

كمال منزلت و عزت و علای حسین



نكاح مادر او زیر سایه ی طوبی

ببست با پدرش در ازل خدای حسین



غبار گرد مناهی به دامنش نرسید

ز عصمت گهرپاك پارسای حسین





[ صفحه 224]





هزار سجده كند آفتاب اگر روزی

به آفتاب رسد سایه ی ردای حسین



فروغ مشعله ی آفتاب را چه محل

به پیش پرتو قندیل پرضیای حسین



سراییان سرا بوستان روضه ی خلد

كنیزكان حریم حرمسرای حسین



چو زایران حرم طایران سدره نشین

طواف كرب و بلا كرده بر هوای حسین



بدان امید كه فیض عطای او بیند

سحاب قطره زنان از پی سخای حسین



سحاب، قطره ی باران، حسین سر بخشید

عطای ابر كجا و كجا عطای حسین؟



ز بیم ورطه ی طوفان نمی تواند رست

جز آنكه هست درین ورطه آشنای حسین



گدای حضرت او شو كه عاقبت روزی

بپادشاهی عقبی رسد گدای حسین



اگر رضای خدا و رسول می طلبی

متاب روی ارادت تو از رضای حسین



مطیع رای تو رضان بود اگر باشی

به اعتقاد چو رضوان مطیع رای حسین



به باغ منقبت آل مصطفی امروز

منم چو بلبل خوشخوان، سخن سرای حسین



خموش ابن حسام این سخن نه لایق توست

ستایش تو كجا و كجا ثنای حسین؟!



هزار سال اگر از لامكان گذریابی

كجا رسید توانی بكبریای حسین



مهیمنا بدعائی كه خواند پیغمبر

كه یاد كرد در و صفوت و صفای حسین



به مادر و پدر او و جد او و بنیه

بدان برادر معصوم مجتبای حسین



كز آفتاب قیامت مرا پناهی ده

بزیر سایه ی دامن كش لوای حسین





[ صفحه 225]




[1] عطرساي.